یافتن مبداء زمانی و یا جغرافیای مشخصی برای آغاز مهاجرت انسانها تقریبا غیر ممکن است.اما آنچه که روشن میباشد، مهاجرت به دلایل مختلف همواره با بشر همراه بوده است.
مهاجرت شکلها و دلایل متفاوتی دارد اما می توان آنها را به شرح زیر دسته بندی کرد.
انواع مهاجرت ( ۱ )
اغلب مهاجرین بعد از ورود به یک کشور جدید، شرایط و احساسات مشابهی را تجربه می کنند. آنها در ابتدا به محیط پیرامون با دقت و کنجکاوی می نگرند و آنرا با جامعه خویش مقایسه می کنند. آنها در این مرحله از فرهنگ، رفتار، نوع روابط اجتماعی، الگوهای شهری، تکنولوژی و تجربه های جدید لذت می برند و هنوز با همه ابعاد واقعی زندگی در جامعه تازه و شرایط خود روبرو نشده اند.
بعد از مدتی که محیط جدید تا حدودی تبدیل به موضوعی عادی می گردد، کمبودهای محیط جدید، عواطف و امتیازات موجود در محیط قبلی، نا آشنائی با زبان و قوانین و روبرو شدن با مشکلات پیش بینی نشده، فشارهای روحی – روانی فراوانی را بر آنها وارد می سازد و در موارد بسیاری دچار دوره های متفاوتی از افسردگی می گردند. ( ۲ )
بعد از طی دوره اول و دوم و روبرو شدن با واقعیت های جامعه جدید، راه مهاجرین کم کم از هم جدا می شود و هر فردی یکی از اشکال ادامه زندگی در جامعه جدید را پی می گیرد.
متخصصین مهاجرت چهار شکل عمده و مسیر متفاوت را برای ادامه زندگی مهاجرین قائل هستند.
مهاجرینی که به جامعه جدید بی اعتماد می شوند و از آن جدا می شوند و به حلقه های هم مسلک و همزبان خویش پناه می برند ، مراحل زیر را طی می کنند. ( ۳ )
۱- دوره لذت کوتاه مدت که حاصل کنجکاوی و دیدن بسیاری چیزهای جدید که برای او تازگی دارند.
طول این دوره و چگونگی آن برای افراد مختلف متفاوت است. اما در کنار لذت بردن از روبرو شدن با جامعه جدید، ترسی پنهان از نا آشنائی با مکانها، زبان و نُرم ها و قوانین، همراه با دلهره های گاه و بیگاه در فرد بوجود می آید.
۲- دوره بحران و هجوم بی اعتمادی:
در این دوره فرد موفق به فرا گیری زبان جدید و کسب جایگاه مطوب خویش نمی گردد و کم کم ترسها و دلهره های گاه و بیگاه ماندگار می شوند و فرد احساس نا امنی و بی اعتمادی و تهدید شخصیت می کند.
۳- دوره سرپیچی و رد جامعه جدید
این دوره در ادامه دوره قبل کم کم بروز می کند و فرد فرهنگ ، روابط و ساختارهای جامعه جدید را رد می کند.
۴- دوره عقب نشینی
در این زمان فرد از جامعه جدید عقب نشینی کرده و تصویر روشنی برای آینده نمی بیند و از سوی دیگر احساس تنهائی و دوری از جامعه و فرهنگ خویش می کند و احساس غربت به سراغ او می آید.
نتیجه این پروسه آن است که فرد بدنبال بر قراری ارتباط با گروه های هم میهن خویش می گردد تا از این طریق خلاء های ایجادشده را پر نموده و احساس وجود حامی و پشتیبان کند و خود را تا حدودی با شرایط جدید وفق دهد.
مهاجرینی که هم فرهنگ خود را از دست می دهند و هم فرهنگ جامعه جدید را نیز نمی پذیرند ( ۴ )
۱- این نوع مهاجرین نیز در ابتدا دوره لذت کوتاه مدت را طی می کنند.
۲- فرد از فرهنگ و تعلقات جامعه خود گریزان می گردد و از ارتباط گیری با هم میهنان و دوستان و آشنایان خودداری می کند. فرهنگ خویش را فاقد ارزش و آن را منشاء همه گرفتاریهای خود می داند.
۳- خود را به حاشیه گروههای جامعه جدید وصل می کند و تلاشهای ناموفقی برای پذیرفته شدن در آن گروهها بکار می گیرد.
۴- بعد از تلاشهای مکرر ناموفق، مایوس شده و از جامعه جدید نیز فاصله می گیرند.
نتیجه این پروسه، بریدن از فرهنگ و هویت خویش و عدم پذیرفته شدن در جامعه جدید است. این گونه افراد در معرض افسردگی، نهیلیسم، اعتیاد و یا کارهای خلاف قرار می گیرند.
مهاجرینی که فرهنگ خویش را از دست می دهند و به طور کامل جذب فرهنگ جدید می شوند. ( ۵ )
۱- این گروه از افراد، بعد از مهاجرت ، در محیط جدید دوره لذت کنجکاوی و تجربه کردن های جدید را طی می کنند.
۲- آنها در مرحله یک باقی می مانند و آنرا ادامه می دهند و به گونه ای که خود را همواره در مسیر رخدادها ، ارتباطاط جدید، موقعیت های غیر قابل پیش بینی و ریسک های متفاوت قرار می دهند. از این طریق زبان و وجوهی از فرهنگ و رفتارهای انسانهای جامعه پذیرنده را فرا می گیرند و خود را به لحاظ ظاهر ، رفتار و الگوها و ارزشها شبیه آنها می سازند و از آنها تقلید می کنند.
۳- از روبرو شدن با روابط و مراکز مربوط به هم میهنان و همزبانان پرهیز می کنند و نشان می دهند که زبان و فرهنگ جدید را پذیرفته اند و تمایلی به رعایت الگوهای رفتاری منطبق با فرهنگ قبلی خود را ندارند.
۴- با وجود همه تغییرات، همواره خود را در جمع گروههای وابسته به فرهنگ جدید، غریبه و تنها می بیند.
نتیجه طی این مسیر می تواند سبب بروز بحران هویت، سرگشتگی و ناملایمات روحی- روانی گردد.
مهاجرینی که فرهنگ و هویت خویش را حفظ می کنند و در عین حال وجوه مثبت فرهنگ جامعه جدید را یاد می گیرند. ( ۶ )
۱- این افراد نیز بعد از مهاجرت دوره لذت کوتاه مدت کنجکاوی و آشنا شدن با جامعه جدید را تجربه می کنند.
۲- دوره بحران و ارزیابی مجدد از خود و محیط جدید را طی می کنند.
۲- هم میهنان و همزبانان را در محیط جدید جهت برقرار نمودن ارتباط و استفاده از تجربیات آنها جستجو می کنند.
۳- زبان جامعه جدید را فرا می گیرند.
۴- با افراد جامعه پذیرنده ارتباط برقرار می کنند و از این طریق با فرهنگ و روابط آنها آشنا می گردند و با آنها نیز ارزشهای فرهنگی خویش را مبادله می کنند.
۵- راه های موفقییت در زمینه های آموزش، تخصص و یا حرفه های مختلف را یاد می گیرند و در جامعه جدید دوش به دوش افراد جامعه پذیرنده تلاش میکنند .
نتیجه این پروسه، حفظ فرهنگ و هویت ملی خویش و پذیرش ویژگی های مثبت فرهنگ جامعه جدید و
انطباق موفق خود با بستر جدید زندگی خویش است.
تغییرات مربوط به دیدگاهها، الگوها و مبانی ارزشی مهاجرین، سبب تغییر رفتار و سرانجام تغییر عادت های آنها می گردد و بعد از مدتی این نوع تغییرات درونی شده و با شخصیت آنها ترکیب می گردد.
مراحل مذکور قابل یادگیری هستند و تحت شرایط فراهم شده، جایگزین مراحل قبلی می گردند اما سرعت این تغییرات در همه افراد یکسان نیست و برخی در مقابل آنها سرسختی و مقاومت نشان می دهند و گروههائی دیگر به آسانی آنها را می پذیرند. واکنشهای متفاوت افراد در مقابل رخدادهای این پروسه، بنیانهای خانوادگی مهاجرین را در معرض خطر قرار داده و به شکل ناباورانه ای افراد را رودر روی یکدیگر قرار می دهد. این نوع واکنشها خصوصا در گروههای سنی مختلف متفاوت است و به همین دلیل بحران در روابط بین والدین و فرزندان خود را به شکل مشهودی نمایان می سازد.
مدل مراحل و عوامل موءثر بر تغییر عادت های مهاجرین از نظر ,, برری ،، ( ۷ )
۱Treibel, Annette ( 2003 ): Migration in modernen Gesellschaften
۲-Heimweh 4- Marginalisation 6- Integration
۳-Separation 5- Assimilation 7- Berry, 1992